صفر درجه به قلم سیده نرجس کشاورزی
پارت هشتم
زمان ارسال : ۳۶۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
دست زنه رو پرت کردم. بغض کثیفی توی گلوم نشست. اومدم فریاد بزنم و هر دو رو رسوا کنم .
احساس حقیر شدن داشتم ،روحم متلاطم بود می خواستم مثل رعد به غرورم فریاد بزنم، داد بزنم، گریه کنم ،هردوشون رو با دستم تیکه تیکه کنم.
دست مهربان روی دستم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما