پارت دوم

زمان ارسال : ۳۶۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

با کمک سهیلا مربی ام وزنه رو سر جاش گذاشتم.
مهربان کنار دنیا و دخترش نشسته بود و داشت بازی میکرد دنیا رو ۶ ماهی بود که باهاش آشنا شده بودم.اضافه وزن داشت و اومده بود وزن کم کنه.قمقمم کنارشون بود.
به سمتشون رفتم.مهربان با اون موهای خرگوشی و ساپورت و نیم تنه صورتی رنگش کنار مهتاب دختر دنیا بازی میکرد.
توی دلم قربون صدقه اش رفتم.
- اوف مهربان،مامان دافت اومد.
خندیدم و با ان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آرامش

    00

    عالی

    ۲ هفته پیش
  • ر.ش

    10

    جذابه دوست داری دنباله اش رو بخونی

    ۱۰ ماه پیش
  • خوناشام

    10

    بد نبود

    ۱۱ ماه پیش
  • شیوا

    10

    خوب

    ۱۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.