پارت صد و سی و پنجم

زمان ارسال : ۱۸۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

لباس‌ها را تند تند رد می‌کرد. چیزی را که می‌خواست موجود نبود. بلند گفت:
-بچه‌ها رگالِ شیش سایز ۴۴ نداره. مگه نگفتم موجودیا ناقص نباشه!
یکی از دخترها جلو آمد. ماسکش را روی صورت سفت کرد و گفت:
-امروز صبح فروش رفته. سرم گرم شد یادم رفت جاشو پر کنم.
-از صبح تا حالا وقت نداشتی؟ اینقد شلوغ بود؟
-حواسم پرت بود خانم. پدربزرگم دیشب بستری شده اعصابمون خرده.
-به خاطر کرونا؟


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.