پرونده ی ناتمام به قلم الهه محمدی
پارت صد و سی و چهارم
زمان ارسال : ۱۴۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
بخش دوم
دنیای خاکستری
فصل چهاردهم
-گیجی مادر؟ سرگردونی؟
مادرش راست می‌گفت. بلاتکلیف بود اما. گیج و سرگردانی معنا نمی‌داد. سعی کرد جوابی را به او بقبولاند که باورش داشت:
-یه‌خرده! دارم سعی می‌کنم درستش کنم.
زن از جمله‌ی دلخواهی که شنید انرژی گرفت:
(-او اشیکون گلک ییقیشیلا. اوون مدیریت ایستی.)
-زندگیت باید جمع بشه. خونه‌ات مدیریت می‌خواد.
مت
لطفا صبر کنید...
آمینا
00ای گرشا میخوای دلوین رو بگیری اینجوری الیسا رو دک کردی.دق میکنه اگه بهش نگی که