پارت صد و هشتم

زمان ارسال : ۱۳۷ روز پیش

فصل‌یازدهم


از اذان صبح تا ساعت ۷ که سال عوض می‌شد، تسبیح یاقوتی‌اش را چرخاند و دعا خواند. دعای تحویل سالِ آن عیدش، با همه‌ی سال‌ها فرق داشت. دردِ بی‌درمانِ کووید، آنقدر اذیتش نمی‌کرد که دردهای جوانانش!
به تیک و تاک آخرین لحظات که رسیدند، اشک از لای پلک‌های بسته‌اش سُر خورد و پایین افتاد. توپ سال نو که ترکید، انگار برای‌شان سالِ غم را توی ناقوس زدند. برخلاف هر سال که

403
66,340 تعداد بازدید
476 تعداد نظر
188 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید