پارت نود و سوم

زمان ارسال : ۲۲۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

ساختمان پدری‌اش را تا که دید، نفس عمیقی از سینه بیرون فرستاد. در گذر ثانیه‌ای تمام خاطرات کودکی تا جوانی از جلوی چشمش رد شد.
تلخ‌ترینش ریختن اشک‌های مادرش موقع رفتن او از آن خانه بود‌. هیچ‌وقت شب دامادی‌اش را فراموش نمی‌کرد. ایران بیشتر از مادر الیسا بی‌قرارِ رفتن فرزندش بود! دلش می‌خواست او و تازه‌ عروس پیش خودش زندگی کنند. اما الیسا نپذیرفت!
خودش هم دوست نداشت زندگی مشتر


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    الهی چقدر این ایران پسر دوستِ🥰🥰

    ۷ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    حرص‌دربیار با‌مزه‌اس

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.