پارت شصت و هشتم

زمان ارسال : ۲۶۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

-سلام مامان. احول شما!
ایران مثل توپ ترکید. معلوم بود خیلی پشت خط حرص خورده است:
-علیچ‌(علیک)سلام. چی عجبا. جواب دادی!
-قبلا صبورتر بودی مادرِ من. می‌دونستی جواب نمی‌دم یعنی جایی گیرم‌. والا بی‌ادبی نمی‌کنم دورت بگردم‌.
-تو چه(که) اصلا بی‌حرمتی بلت(بلد) نیستی بالام‌جان(بچه‌جان). دردت به سرم.
کابین ایستاد. در را باز کرد و بیرون رفت:
-خدا نکنه. چه حال و خبر؟
-اینجا


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    چقدر سخته بین مادرشو عشقِ بی وفاش گیر کرده.🥲🥲

    ۹ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    👍👍👍

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.