حافظه ی روشن آب به قلم رویا ملکی نسب
پارت بیست
زمان ارسال : ۳۲۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه
_ عالی.
_ خوب میدونی مایل نبودم هنر بخونی. عکاسی و آتلیه مناسب دختر باهوشی مثل تو نبوده و نیست. رشته و شغل بهتر وجود داشت.
_ علاقهم به هنر بود نه رشتهی دیگه.
_ توی خانوادهم خیلیا به کاری که انجام میدن علاقه ندارن، اما به خواستهی من احترام میذارن و رفتار میکنن.
دست وصال کنار رانش مشت شد. تمایل شدیدی به ابراز بیزاری داشت. جمشید متوجه اخم کمرنگش شد و ادامه داد: «نخواس
ایلما
00عالیی