پارت ده

زمان ارسال : ۳۳۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه

_امیر؟ امیر حسین!
_بله...
نمی‌دونم چرا صدام با گریه و ناله از ته گلوم بیرون اومد. میدونستم خوابم و یکی داره صدام می‌کنه، ولی انگار گیر کرده بودم بین واقعیت و خیال و یه چیزی اونقدر ترسونده بودتم که اشکام از گوشه ی چشمم پایین می‌ریخت.
_امیر مامان؟!
با تکونی که بهم داده شد سرمو چرخوندم به طرف راستم و اشکم از روی دماغم سرازیر شد و ریخت رو بالشم.
حالا دیگه کمابیش خودمم میتونس

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.