سنسار (سَنسار) به قلم آمنه آبدار
پارت دوازده
زمان ارسال : ۱۴۴۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
از یاد آوری آن روز ها و اینکه بازهم این ماجراها تکرار شود، دستی به صورتم کشیدم.
- دیدی چطور بهمت ریختم؟
با صورتی جمع شده سری تکان دادم.
- آره، دیدم... حالا میریم یا نه؟
- نمی دونم، قولش رو نمیدم، اما به احتمال زیاد نریم.
با حرص گفتم: اگه من پریزادم که بابا رو راضی مپارتگذاری رمان به اتمام رسیده و برای چاپ ارسال شده. به همین علت دیگر امکان مطالعه رمان را ندارید.
?بهار
۱۴ ساله 60چرا اینقدر کممممم؟؟؟؟؟؟؟😐😐😐😐😐من تازه شروع کردم که😐😐😐😐😐
۴ سال پیشسحرجون
۹۰ ساله 30اخ ننه مردم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂حمیرا😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂حمیرا😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂حمیرااااا😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
۴ سال پیشتاتام
50پدرای منو پریزاد تفاهم دارن ها 😂😂اما رمان تون حرف ندارع
۴ سال پیشmm
۱۶ ساله 10می ذاشتید یکم بخونیم در عرض چند ثانیه تموم شد😢😢😓😓😓😓😓
۴ سال پیشNahal
۱۴ ساله 10بازم زود زود پارت بزارید.
۴ سال پیششیلا
۱۶ ساله 121حمیرا؟؟😂😂😂ننه ...تصورش وحشتناکه..ولی خو میتونه هنزفری بزاره لااقلش دیگه اون اهنگ ب گوشش نمیخوره..چقدرررررررر پارتش طولانی بوداصلاحال کردم.3ساعت طول.کشید😕کمتر بزارین.راستی.داره میره شمال.شروع ماجرا
۴ سال پیشبرگزیده
20کم بود😥ناله و عصیاننن
۴ سال پیش
مریم
۱۵ ساله 00آقا من مردم با این پارتای کمتون زیادش کنین این پارت نصفش آهنگ بود که