گلباش به قلم سمیه نوروزی
پارت نهم :
کواپانتول¹ قهوهای و شال سیاهش را پوشیده بود با دیدنم لبخند زد، سرش را آرام پایین آورد و دستش را روی چشمش گذاشت. ناخواسته تکه کلامش در گوشم پیچید.《چمهکهم》
دندانهایم را به هم فشردم تا در مقابل لبهایی که قصد کش آمدن داشت پافشاری کنم. پیچ و ت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ایلما
00رمان قشنگیه 😍