ویانا نیوز به قلم آمنه آبدار
پارت دوازده
زمان ارسال : ۱۴۴۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
بقیه هر هر بهش می خندیدن. از حرص پام رو محکم روی زمین کوبیدم که برگشت و زبونی برام در آورد.
با دو خودم رو بهشون رسوندم و گفتم: آویز یه شوهر خیلی ایده آل میشه...
آویز با تعجب نگام کرد و یه رد خنده رو لباش پیدا شد که ادامه دادم: از بس دلق ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
?اگه گفتی من کی?
10رمان خوبیه فقط اینکه میتونی اخرشو حدس بزنی زیاد جالب نیس و اگ فریاد و سوفیا زنو شوهر نبودن باحال تر می شد