پارت چهل و پنجم

زمان ارسال : ۳۳۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه

دستش می لرزید رگ گردنش باد کرده بود یکهو وسط تمام دلخوری هایم برای اولین بار فریاد کشید:
-الینا مرده، خودکشی کرد!
شوک زده تکانی خوردم و زبانم بند آمد. چیزی که شنیده بودم را باور نمی کردم و مات مانده بودم. دیار چه می گفت؟
-چ...چی؟
دوباره دستی به صورتش کشید انگار اشک های پنهانی اش را پاک می کرد.
به میز تکیه زد و گفت:
-اون روزی که نبودم، رفتم تا به خانوادش خبر بدم دختری که

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.