پارت بیست و پنجم

زمان ارسال : ۳۱۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

طوبا
باورم نمی‌شد عزت الله خان دست روی من بلند کرده است. من از کوچکی توسری و کتک زیاد خورده بودم اما این کشیده تلخی دیگری داشت.
من گناهی نداشتم. خودش پای مرا به این زندگی کشانده بود. این همه وقت رفتار و آزارهای نازخاتون را تحمل کرده بودم. حالا هم که در مقابل فحش دادنش به آقایم عصبانی شدم جزایم کتک بود.
دلم داشت می‌ترکید. توی اتاق هق هق می‌کردم و عزت الله نیامد پیشم. بعد از مدتی

269
47,427 تعداد بازدید
293 تعداد نظر
59 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلما

    00

    دلم ریش شدواسه طوبا وسط قوم عجوج مجوج گیرافتاده😂

    ۱۰ ماه پیش
  • سیتا

    00

    چقدر طوبا باید سختی بکشه به خاطر کاری که هیچ دخالتی توش نداشته هیییییی دنیایی نامرد

    ۱۰ ماه پیش
  • هاناخانوم

    ۲۰ ساله 00

    سلام آرزوخانم چرا پارت قبلی وی آی پی هست این رمان عالیه لطفاً رایگان بمونه❤

    ۱۰ ماه پیش
  • آرزو رضایی انارستانی | نویسنده رمان

    با سکه می‌تونید بخونید عزیزم. نیازی به عضویت نیست.

    ۱۰ ماه پیش
  • هاناخانوم

    ۲۰ ساله 00

    ممنون عزیزم متاسفانه***ندارم بازنمیکنه🌹

    ۱۰ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید