پارت سی و سوم

زمان ارسال : ۳۴۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

جوری که اصالت رفتارش زبان زد همه شده بود و بی نهایت همه نسبت بهش حسادت می‌کردن و من و فرزانه هم خیلی سعی می‌کردیم عین خودش رفتار کنیم.
صاف نشسته بود روی صندلی با موهای کوتاه و قهوه‌ای و ابروهای نازک و چشمای درشت و قهوه‌ای رنگ که دل منی که دخترش بودم رو می‌ربود.
همیشه هم لپاش و قرمز می‌کرد و همین جذابیت چهره‌ی ملیحش و بالا می‌برد. زانو زدم مقابلش و دو تا دستاش و گرفتم و بوسیدم که

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.