پارت صد و بیست و هشتم

زمان ارسال : ۲۲۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه

طناز روی تخت اتاقم دراز کشیده و به خواب عمیقی فرو رفته بود و من و نوید در فضای نیمه تاریک پذیرایی روی مبلها مقابل هم نشسته بودیم.

ـ هر بار که میای و روز بعد می‌‌خوای بری دلم از غصه می‌‌خواد بترکه. نوید اگه بابام رضایت نده چی کار باید کنیم؟

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید