پارت صد و بیست و هفتم

زمان ارسال : ۲۲۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

طناز داخل آشپزخانه آمد و با دیدن صورت درهم و متفکر من گفت:

ـ کجایی هدیه؟

از خودم بیرون آمدم و لبخند زدم وگفتم:

ـ هیچی. بیا غذامو بچش ببین چطوری شده.

طناز با قاشقی که دستش دادم کمی از خورشت فسنجان برداشت و چشید و گفت:
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید