پارت صد و بیست و دوم

زمان ارسال : ۲۲۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

درون خانه هنوز لرز داشتم. روی تخت نشستم و سعی کردم دکمه‌‌های مانتویم را بازکنم. نوید آمد و کنارم نشست. مکثی کرد و بعد دکمه‌‌ها را یکی یکی باز کرد. شرمزده نگاهش کردم. نگاهش روی دکمه‌‌ها بود. توی دلم داشتم زار می‌‌زدم که بگوید هنوز هم دوستم دارد و حاضر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید