پارت هشتاد و ششم :

آرام وارد اتاق شدم بدون ایجاد سر و صدا خیلی آهسته روی صندلی سفید چرمی نشستم.
با لبخند خیره به آنها دستم را زیر چانه زدم.
دیدن عشق زیباست...و آنها برایم زیباترین بودند.
و من هرطور ک شده آنها را ب هم میرساندم.
نمیدانم چندساعت گذشته بود ک امیر به آرامی تکان خورد.
فوری رو ب جلو خم شدم و با هیجان کف دست هایم را ب هم چسباندم و نوک انگشتانم را زیر چانه ام قراردادم.
منتظر بودم عکس

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۴۱۲ روز پیش تقدیم شما شده است.

شخصیت ها در رمان حکم کن اثر مرجان فریدی شخصیت ها در رمان حکم کن اثر مرجان فریدی شخصیت ها در رمان حکم کن اثر مرجان فریدی شخصیت ها در رمان حکم کن اثر مرجان فریدی

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را برای این رمان ارسال کنید. لطفا ابتدا اپلیکیشن را نصب کنید و سپس اقدام به ثبت نظر کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رکسانا

    ۱۵ ساله 00

    وایییییییییی خدددااااا میگه ثد نخود عقل ندره ههههه [زهرمار] امیر خعلی خوبه

    ۴ سال پیش
  • ...

    40

    خخخ این پارتش هرچند کم بود ولی باحال بود😂 دستت درد نکنه مرجان جون💜

    ۴ سال پیش
  • ...

    60

    لطفا عکس شخصیت های دیگه رو بزارید. من خوب نمیتونم تجسم کنم پس خواهش میکنم عکس دیگر شخصیت هارو بزارید ممنون میشم

    ۴ سال پیش
  • ..

    71

    امیر همه چی رو میدونه ینی کی بهش گفته ؟مهراد یا.... فقط تا جایی که یادمه دیلان چیزی نگفت!

    ۴ سال پیش
  • کیانا

    40

    شاید داداش آیلین گفته بهش معیت بود اسمش فک کنم این پارتم مثله بقیه خفن بود خیلی ❤🤩🤟

    ۴ سال پیش
  • زهرا

    40

    میگم این مهراد کیه بسکه لفطش میدن شخصیتارو فراموش کردم

    ۴ سال پیش
  • رضوان

    31

    دوست پسر سابق آیلین

    ۴ سال پیش
  • ستایش

    30

    اگر رمان پانتومیم رو بخونی کاملا میفهمی

    ۴ سال پیش
  • ..

    30

    یا شاید امیر نامه هایی که ایلیین مینوشت رو خونده 😈

    ۴ سال پیش
  • ماهان

    ۱۳ ساله 252

    امیر اونجایی که گفت خنگه خنگ منظورش اینه که هنوز هم آیلین رو میخواد؟؟ در کل خوب بود👌

    ۴ سال پیش
  • یلدا

    84

    نه بابا😐 بابا باهوش😐 نمیگفتی هم میدونستیم😒😐😑

    ۴ سال پیش
  • هستی

    04

    خنگه خنگه رو امیر نگفت دیلان گفت . قد نخود عقل نداره رو امیر گفت

    ۴ سال پیش
  • H

    20

    عالی بود نمیشه هر یه ساعت یه پارت بذارید 😕

    ۴ سال پیش
  • مهناز

    20

    آخی چه خوشگل بود😍مرسی مرجان جون😘

    ۴ سال پیش
  • آریانا

    ۱۶ ساله 50

    وااای خدا از رمانای آنلاین متنفرم . من اصا صبور نیستم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😢😢😢😢😢😢😢😢

    ۴ سال پیش
  • دختر

    20

    وای خدای من چقد ر رمانتیک این پار ت عالی بود دمت گرم نویسندددددده😍😍😘

    ۴ سال پیش
  • فاطمه

    13

    امیر جریان و فهمیده؟؟؟

    ۴ سال پیش
  • ...

    20

    ای جانم🙂

    ۴ سال پیش
  • آرمیتا

    ۱۹ ساله 31

    امیر فهمیده همچیو 😝 حسم اینو میگه بعد منتظر از زبون خود آیلین بشنوه😂ب قول دیلان ها ها ها ها 😁😁😂 عالی بود مرسیوو😍

    ۴ سال پیش
  • آرام

    31

    وییی جونم امیر😍

    ۴ سال پیش
  • ماندانا

    200

    وای خدا یه امیر از اسمون واسه من بفرست دلم اب شد اخه 😩😩

    ۴ سال پیش
  • ستایش

    210

    وای خدا چقدر این پارت قشنگ و باحال بود.دمت گرم مرجان.فقط اونجا که گفت قد نخود عقل نداره و خنگه 😂😂😂

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.