اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت پنجاه و سوم :
_ جوابش چی بود؟
_ کی؟ عمه صنم؟
شهاب نگاه از دریا گرفت و به نامی داد:
_ عمه کجای سوالم بود؟ اون کتاب بزار زمین، حواست بده من، بفهمی چی میگم. منظورم جواب سی تی بود دانشمند!؟
نامی نفسی پس داد و گفت:
_ دکتر عمل داشت، فرصت نشد عکس ببینه. منتظرشم. برای همینم دریا رو نگه داشتم.
_ خب چرا تو حیاط؟ میگفتی بیاد بالا همین جا بشینه تا دکتر عملش تموم شه!
نامی کتابش را زیر بغل زد و سمت