طلسم تارادیس به قلم طیبه حیدرزاده
پارت ده :
مردک یخی قوطی آب میوه را از صندلی جلو به عقب داد.
-یکم از این آب میوه بخوره. خانم سابقه بیماری چیزی داری؟
به سختی خودم را جمع و جور کردم. قوطی آب سیب بدمزه را یک سره خوردم.
-حالم خوبه. نترس نمی رم ازت به خاطر آزار و افترا شکایت کنم!
ازگوشه چشم رژان را دیدم که لبخندش رارمان فوق به علت ویرایش و بازنویسی غیرفعال شد و تا اتمام ویرایش امکان مطالعه آن وجود ندارد.