آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت چهل و هشتم
زمان ارسال : ۳۲۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
بالاخره ندا رضایتش را اعلام کرد. طناز سر از پا نمیشناخت. مرتب با پارسا در ارتباط بود و از او میخواست که هر چه سریعتر برای خواستگاری اقدام کند و پارسا هم قول داده بود تا آخر هفته همراه خانوادهاش برای گرفتن جواب بیایند.
پارسا پنج شنبه شب با دسته گلی بزرگ و زیبا و تیپی منحصر به فرد همراه خانم مسن خوش سر و زبان شیک پوشی که خودش را مادر او معرفی کرد و یک آقای مسن سفید موی که خودش را
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مرضیه نعمتی | نویسنده رمان
❤💛🧡
۷ ماه پیشفرهناز
00خیلی عالی بود ولی ادامشوهیجاپیدانکردم حیف این رمان نیست
۷ ماه پیشمرضیه نعمتی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم. این رمان حق عضویتی هست. برای خوندن هر روزه باید عضو شید.
۷ ماه پیشمرضیه نعمتی | نویسنده رمان
اگه میخواید رایگان بخونید روزهای چهارشنبه، پنج شنبه، جمعه بین ساعت یازده و ربع تا یازده و نیم شب یک پارت قرمز ، سبز(رایگان) میشه.
۷ ماه پیش
Zarnaz
۲۰ ساله 00عالی بود مرسی مرضیه جونم 💋💋