من و یک دنیا دروغ به قلم آرزو شریفی
پارت سی :
به محض رسیدن به خانه یکی از قرص¬هایی که ویدا تجویز کرده بود را خوردم و کمی خوابیدم.
از خواب بیدار شدم، مادرم چندبار تماس گرفته بود و آوا گفته بود که خوابم، برای آنکه نگران نشود سریع باهاش تماس گرفتم.
- جونم مامان
- خوبی؟ آوا گفت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
رزا
00خب معلوم شد دیگه پیمان خیانت کرده از هم جدا شدن نغمه با صدرا ازدواج کرده بچه مال صدرای