او، اویی که دیگر او نبود به قلم رویا یزدانپور
پارت هفتم :
فصل سوم
با کشیده شدن کیسه ی درون دستم به خودم آمده و به سمت فرد پشت سرم برگشتم. دکتر صفوی با لبخند سری تکان داد.
ـ آقای وقت شناس قرار بود دیشب این کیسه رو به دستم برسونی اما نیومدی که؟
شرمنده سری به زیر انداخته و به عادت همیشگی ا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ایلما
00رمان قشنگیه