پارت سی و دوم :

فصل 21
در حال مرتب کردن تخت بود که تلفن زنگ خورد. گوشی را از روی میز برداشت و جواب داد:
ـ بله؟
ـ سلام آبجی!
ـ سلام مهسا جان! خوبی؟
ـ مرسی. یه خبر خوب برات دارم.
ـ چی؟
ـ عمه فرزانه اومده خونمون.
تصویر مهربان عمه فرزانه مقابل چشمان الهه آمد و با ذوق گفت:
ـ واقعاً؟! کی اومده؟
ـ دیشب. مامان می‌‌گه شب با پرهام بیا. عمه می‌‌خواد پرهامم ببینه.
الهه در فکر رفت

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۴۱۳ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.