پارت هفتم

زمان ارسال : ۳۵۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

فصل 4

الهه و مادرش از در باز، وارد حیاط سیما خانم شدند. سیما خانم به مناسبت معافیت پرهام از سربازی مهمانی ترتیب داده بود. چند دیگ بزرگ بالای گاز بود و بخار از آن بیرون می‌‌آمد. گوشه‌‌ای از حیاط شلوغ بود. توجه الهه و مادرش به آن سو جلب شد. پرها ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.