پارت شانزده

زمان ارسال : ۲۸۲ روز پیش

چشمان بادمی مشکی قربانی، به رنگ بنفش تغییر کرد. رفته رفته جسم تونمندش به تن نحیفی مبدل گشت. استخوان‌های قفسه‌ی سینه و دست و پاهایش به طور هولناکی تحلیل رفتند. صدای تقلا و کمک خواستنش همه را به وحشت وا داشت. لحظاتی بعد روی زمین افتاد و خاکستر شد.

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید