پارت پانزده :

_ تا خدا چی بخواد.

_ امیدوارم تخم‌مرغا نصیب گربه‌ها نشن. سماجت این بچه بزرگتر از خودشه، می‌ترسم شمارم اذیت کنه.

_ من راحتم. تو‌ کارم دخالت نکنی می‌گردم راهشو پیدا می‌کنم.

_ منم براتون دعا می‌کنم.

میان گفتگوی آهسته‌ی مادر و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.