آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت چهارده
زمان ارسال : ۴۰۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
فصل 9
صبح که از خواب بیدار شدم ندا هنوز در اتاق طناز بود. حتماً طناز هم فهمیده بود که رابطه مادرش با پدرم سرد شده. آماده شدم و سر کار رفتم. همین که به اداره رسیدم، کسی دستم را گرفت و به سویی کشاند. کمی ترسیدم و به جانب شخصی که دستم را گرفته بو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مریم
00خوشم میاد که رمانت خالی از توهمات و بچه بازیه و بیشتر با واقعیت مطابقت داره