خواهر خوانده به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت پنجاه و سوم
زمان ارسال : ۱۳۵۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
حرفهای نیهان سیلی محکمی بود به حسام که او را به خودش آورد؛ آنقدر به دل خودش و حال خرابش فکر کرده بود که یادش رفته بود با محبتهایش ممکن است چقدر دخترک وابسته شود!
چند قدمی به عقب برداشت و هاج و واج نیهان را نگاه میکرد که در نهایت سادگی و معص ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
یسنا
۱۴ ساله 10این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
بچه ها به نظر من یا نیهان و حسام خواهر برادرن یا حامد و نیهان هرچیه یه ربطی به این ماجرا داره