پارت یکم

زمان ارسال : ۲۹۰ روز پیش

در خانه سر و صدا بود. دعوا بین من و خواهر ناتنی‌‌ام طناز که هیچوقت تمامی نداشت. طناز فریاد می‌‌زد:

ـ فکر می‌‌کنی چون سرکار می‌‌ری مادر من باید اتاقت رو تمیز کنه؟

و من هم با عصبانیت فریاد می‌‌زدم:

ـ مگه من به مامانت گفتم اتاقم رو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید