اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت هفتم :
مهربان بود. دلسوز بود. بعد از مرگ مادرش، برایش هم مادری کرده بود و هم خواهری! و چه بی رحمانه این قوم تک نفره تنهایش گذاشته بود. تصویر جسم بی جان و بی دفاع خواهرش و آن طناب قطور دور گردنش، حالش را خراب کرد. گوشه ی چشمش به اشک نشست. لحظه ای بعد بچه ها ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00بین بدبدتربدانتخاب کردولی اگه دخترمیفروختن شایدزندگیش بهتربود