تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت بیست :
حال:
طیبه سرش را به شانهی یوسف تکیه داده و چشمانش را بسته بود. تمام دیشب را میان راهروهای بیمارستان بالا و پایین رفته و حالا پشت در آی سی یو به انتظار خبری از احوال دخترشان نشسته بودند. آراد با سینی پلاستیکی که سه لیوان یکبار مصرف چایی و دو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مهسا
00ماشالا چه رویی داره این مردک! پا شده اومده بیمارستان و برای پدر زن دست بالا می ذاره و مادرزن رو بغل می کنه! 🙄😑 سنگ پای قزوین روسفید شده در برابر این موجود 🤬😡