حامی به قلم راضیه نعمتی
پارت دوازده :
دقایقی بعد نیکی به تنهایی سالاد را آماده کرده در حالی که حس میکرد سکوت مرگباری خانه را پر کرده شروع به چیدن میز کرد. در حین خوردن شام، نه مینا حرف میزد و نه پیمان و نیکی احساس میکرد غذا از گلویش پایین نمیرود. تنها کسی که گرسنه به نظر میرسی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
10وای خیلی خوب بود کلی خندیدم 🤣🤣👏👏