تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت پانزده :
یکساعتی در کافه مینشینیم و امیرحسین همهمان را به یک قهوه دعوت میکند. سروصدا نسبت به ساعتی پیش خوابیده و همه مشغول قهوههایمان میشویم. دوست نچسب امیرحسین با دو صندلی فاصله نزدیک من نشسته است و هر از چندگاهی نگاهی به مستانه می کند. مینو سمت راست من ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مرضی
00داستان قشنگیه