پارت چهل و ششم :

-مارموذ لعنتی، با تبحری که توی دورغ گفتن داشته، فقط و فقط بعد سفید فیکش رو نشونت داده! یه‌جوری که نه تو، نه بابات، نه حتی خانواده‌ی خودش هم نفهمیدن چه شیطانی می‌شینه سر سفره‌شون.


آرشن نگاهش رو از منِ عصبی می‌گیره و دوباره نخ کلماتش رو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.