پارت سوم

زمان ارسال : ۳۷۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

نیکی همان‌‌طور که کیک می‌‌خورد با یک دستش مطلب تایپ می‌‌کرد و با دست دیگرش تلفنی با دوستش صحبت می‌‌کرد که فریاد برق‌‌آسایی بر سرش فرود آمد:

ـ خانم پارسا!!!

کیک به گلوی نیکی پرید. در حال سرفه کردن بلند شد و همان‌‌طور که گوشی‌‌ را سر جایش ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.