پارت دوازده :

پس از احوالپرسی با حمید، کنار محمدرضا همسر پروین می‌نشیند. پروین سیزده سال، و همسرش بیست و دو سال از صدرا بزرگتر بودند. محمدرضا پسرعموی‌شان بود. صدرا را همچون پسرش دوست داشت و همیشه متانت او را برای پسر خودش، مثال می‌زد.

طولی نمی‌کشد که پروین ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.