پارت یکم

زمان ارسال : ۱۸۶ روز پیش

با وجود رعشه‌ای که به جان دستانم افتاده بود .سعی کردم قفل زنجیر گردنبندم را باز کنم. با این وجود قفل زنجیر برای چندمین بار از میان دستانم در رفت.وقتی بالاخره قفل زنجیر باز شد .گردنبند را روی پیش‌خوان سرد مغازه‌ی طلافروشی گذاشتم و به انتظار پاسخ مغاز ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید