پارت هفتاد و سوم

زمان ارسال : ۳۶۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

برای گلشن مهم نبود. هیچ چیز مهم نبود. حتی دیگر احساسی هم به او دست نمی‌داد! واقعا که بی رحمانه است. صاف ایستاده بود مقابلش درست مانند یک آدم آهنی. گرمای آفتابِ نزدیک ظهر داشت او را از پا می‌انداخت. قدمی برداشت که از کنارش بگذرد اما او مانع شد.
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.