پارت هشتم

زمان ارسال : ۳۸۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

این واقعا آخر بدبیاری بود‌ .نفسم توی سینه حبس شده بود. قلبم نمیتپید، انگار که وحشیانه می‌کوپید و قصد داشت قلبم را بدرد و بیرون بیاید. یک حس کاملا تازه‌. همان‌طور بلاتکلیف کنار درختی که آخر صف بود ایستادم. تنه‌ی درخت حسابی نم کشیده بود. با صدای زنگ گو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.