پارت سوم

زمان ارسال : ۳۷۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه

آفتاب صبحگاهی از پس پرده‌ی نازکِ گل‌دُرُشت به فضای اتاق تابید و پلک‌های سنگینش را گشود. نور روی دیوار‌های گچ و گِل سفید که یک‌سومش از کف تا طاقچه‌ی کوتاهش به رنگ آبی بود و پشتی‌های سرخ ترکمنی به آن تکیه داشت، رفته‌رفته بساط گسترد. وصال عادت داشت یک س ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.