پارت چهل و یکم :



وارد اتاقم شدم وکیفم را گوشه ای پرت کردم. شالم را از سرم بیرون کشیدم واولین دکمه ام را هم باز کردم.

_من چیکار کردم؟ اووف یزدان.

گوشی ام را از کیف بیرون کشیدم تا به او زنگ بزنم، اما با خاموش بودنش آهی از نهادم بلند شد.
شارژر را از کشو بیرون کشیدم وگوشی را به شارژ زدم که صدای بازشدن درب باعث شد به عقب بچرخم وبا قامت جاوید میان چهار چوب درب روبه رو شوم.

_ای

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۱۷ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۴۸۵ روز پیش تقدیم شما شده است.

جاوید در رمان تو را در خواب هایم دیدم دنیای رمان جاوید در رمان تو را در خواب هایم دیدم دنیای رمان جاوید در رمان تو را در خواب هایم دیدم دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    00

    خیلی خوبه😭😭قلبم شکست

    ۱ سال پیش
  • مریم بانو

    00

    ای بچم🥲دلم واسه ش کباب شد ک (خطاب به هر سه شخصیت)خیلی گناه داشتن همشون🥺

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    اره گناه دارن واقعا😭

    ۱ سال پیش
  • رویا

    00

    من چرا دلم نمیسوزه برای جاوید 😅 ولی در عوض کلی گریه کردم برای یزدان و نیکان 🥲🥲

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    خب چون جاوید مقصره😂

    ۱ سال پیش
  • تک برگ رویایی

    00

    فرگل جان سلام رمانت عالیه فقط لطف کن حداقل چند پارت در هفته بذارید ممنون

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    ممنون ازت نظر لطفته، چشم حتما همین کارو میکنم❤️‍🔥

    ۱ سال پیش
  • آزاده دریکوندی

    30

    من هنوزم جاوید رو دوست ندارم حتی یه ذره! دلمم براش نمی سوزه. فقط یزدان🥰🤩 نیکان هم عاشق یزدان می شه قطعا

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    یه ذره دوستش داشته باش گناه داره خب😭

    ۱ سال پیش
  • زهرا

    20

    ببخشید چرا یهو همه از نیکان طلبکار شدن اولش کردن

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    طفلکی نیکان😭

    ۱ سال پیش
  • زهره

    20

    یزدان جووونمون 🙃😑

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    بعله بعله❤️‍🔥😭

    ۱ سال پیش
  • هانیه

    11

    روزت مبارررررک عزیزم😍 خیلی دلم برای یزدان میسوزه گناه داره☹

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    هانیه قشنگم ممنونم🫂❤

    ۱ سال پیش
  • نام من فاطمه

    10

    این رمان عالی فقط چرا پارت نمی گذارد

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    ممنون فاطمه عزیزم🤍

    ۱ سال پیش
  • مزدور

    30

    اولای پارت داشت دستم می رفت سمت تسبیح که خداروشکر جو عوض شد😂این جاوید رفته رو مخم پسره ی مزخرف چیه تا هر چی میشه میزنی زیر گریه آی منو دوست ندارن من بدبختم.به درک.خودتو دوست داشته باشی همه عاشقت میشن

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    مزدور عزیزم پس توهم رفتی توی تیم یزدان، خودم تنها موندم🫠

    ۱ سال پیش
  • فاطمه

    20

    دلم بر یزدان میسوزه🥺😶

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    خیلی گناهیه🫠

    ۱ سال پیش
  • ااا

    30

    سلام رمان جذابیتش داره از دست میده بخاطر بی نظم بودن پارت گذاریش

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    واقعا معذرت میخوام یه مدت حمایت ها کم شده بود منم بی انگیزه شده بودم🙂

    ۱ سال پیش
  • سارا

    21

    سلام فرگل جونم خدای نکرده اتفافی براتون افتاده، اخه پارت ها دیر به دیر میاد

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    نه عزیزم، الان پارتو گذاشتم❤

    ۱ سال پیش
  • اسرا

    11

    💋😘روزت مبارکوعالی بودبیشتریزدان گناه داره کش موکندداد

    ۱ سال پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    ممنون اسرای عزیز😍

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.