پارت چهل و هفتم

زمان ارسال : ۳۷۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

-بهم گفت عزیزمن؛ دوست داشتم بمیرم. قلبش رو تیکه تیکه کردم، از زندگی انداختمش، موهاش رو سفید کردم! باز هم بهم می‌گه عزیزمن.


پریشون احوال شقیقه‌م رو به دسته‌ی صندلیش می‌چسبونم:


-کاش می‌ذاشتی خودم رو اون شب خلاص کنم. من لای ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید