متانویا (رز سفید) به قلم نازنین مرادخانلو
پارت چهل و یکم :
گردن میچرخونه و از دیوار شیشهای به ازدحام و شلوغی مغازه نگاه میکنه با ذوق ریزی لب میزنه:
-پا قدمت صد از صده طلا! آخرین باری که شیرینیفروشیمون رو اینقدر شلوغ و پربرکت دیدم، یک روز قبل از دستگیری نحست بود.
حدقههای ب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
طنین
00رمان خیلییی قشنگ تر از قبل شده ، واقعا خسته نباشی عزیزم 💙✨️