پارت هفتم

زمان ارسال : ۴۲۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

مهرداد گفت:

- بگو که خون خودته!

- اگه ناراحتت نمی‌کنه کاملاً سالمم!

مینا دوباره از اتاقش اومد بیرون. رنگش پریده و حالا دیگه مانتو تنش بود.

- شما هم سر و صداهارو شنیدین؟

- عربده‌ها گوشام و کر کرد! کسی مونده که نشنیده ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.