مجموعه داستان ما همه مرده ایم به قلم محدثه کمالی
پارت سی و هفتم
زمان ارسال : ۴۱۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 1 دقیقه
من همیشه شجاعانه و به دور از ترس زندگی کرده بودم!
بدون آنکه از رنجهایم ناامید شوم و
دست و پای شادیها را ببندم!
دلم خواسته بود از پرتگاه وابستگیها خودم را پرت کنم و
دل نبندم به هیچ لذت و محبت کاذبی!
درست است غم، ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما