پارت نهم

زمان ارسال : ۴۳۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 13 دقیقه

ریحان به همراه او وارد راهرو شد. مهراد سری تکان داد و او را نگریست. در نگاهش برقی از ترحم جستن کرد. ریحان بسیار امیدوار بود که مهراد واقعا تصمیم جدی در موردش نداشته باشد. می‌خواست چیزی بگوید اما سکوت کرد. با صدای مهراد به خودش آمد:


_د ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.