تاربام، گذرگاه سکون به قلم مریم دولتیاری
پارت پنجم
زمان ارسال : ۴۷۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
بعد از این که تمام کارهایم را انجام دادم، به ماهان که چند ساعت بود مشغول بازی بود نزدیک شدم و گفتم:
- ماهان بسته دیگه، زیاد بازی کردی، برو.
ماهان در مقابل خواستهم مقاومت کرد و گفت:
- یهکم دیگه، یه کم دیگه...
دسته بازی را از دستش گرفتم و گفتم:
- سه ساعته نشستی پارمان تمام شده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مریم دولتیاری | نویسنده رمان
پارت گذاری به صورت منظم، روزهای زوجه. ممنون از همراهیتون💚
۱ سال پیشثنا بانو
۳۰ ساله 00عالی بود گلم خسته نباشی فدات❤اگه قرار وی ای پی بشه بگین بدونیم؟؟ 🥺🥺
۱ سال پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
سلامت باشید عزیزم. رمان حتی اگه وی ای پی بشه هم نیمه وی ای پی خواهد بود، یعنی در کنار وی ای پی به صورت رایگان هم پارتگذاری میشه، امّا پارت گذاری وی ای پی جلوتر خواهد بود. ممنون از همراهیتون💚
۱ سال پیشاسرا
00رمان تاجابیفته طعم مزه اش مشخص بشه من فقط این میفرستم😍 راضی هستیدمریم گلی
۱ سال پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
عالی، ممنون از نظر و همراهیتون🧡😍
۱ سال پیشاعظم
10خیلی رمانش جذابه واقعا دلم میخواد بقیشو همین الان بخونم
۱ سال پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
خوشحالم که این قدر رمان براتون جذابه، همراهیتون باعث افتخاره🧡
۱ سال پیشسمیرا
00وای انتظار نداشتم همون دختری باشه که امروز دیده 🙄 خیلی غیرمنتظره 💛
۱ سال پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
این رمان پر از معما و اتفاقات غیر منتظرهس، ممنون از همراهیتون💓
۱ سال پیش
پناه
00ممنون میشم زودتر پارت بعدیشو بزارید