مجموعه داستان ما همه مرده ایم به قلم محدثه کمالی
پارت چهارم
زمان ارسال : ۴۴۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 1 دقیقه
چشمانش را بسته و سعی کرد به هیچ چیز و هیچکس فکر نکند. در سمی ترین نقطه زندگیاش ایستاده و زندگیاش تباه شده بود.
شکمش همچنان تیر میکشید و دلش میخواست سالها بخوابد تا بدنش را ترمیم کند اما آنقدر بیرون آن اتاق سر و صدا بود که حتی نمیتوانست لحظ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
الهام
00خوب